سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت سردبیر

اینجا هنوز باز است، دیر به دیر به روز می شود
مشترک فید «دلق مرصع» شوید
بعضی ها
بلندگو
پنجره
همینجوری - 25 (بازبینی)

سلمونی هم نشدیم بیای، هی از تو آینه نگات کنیم!


جمله قصار - 11 (در باب خلقت پشه!)

گاه حجم یک کلاغ، کنتراست یک تابلو را حفظ می کند.
«حسین پناهی»


وقایع اتفاقیه - 15 (کاغذ بی خط)

می فرماید که:
دل به هر کی دادی از سادگی دادی...


همه از عشق حرف میزنند - 6 (خانه ات آباد، میزبان مهربانیها ...)

خونگرم بود. همه، زمستان‌ها هوا که سرد می‌شد، می‌رفتیم سراغش...
حتی، خودم دیده‌ام بهار هم زمستان‌ها می‌آمد پیش او، با هم می‌نشستند روبروی شومینه، چایی می‌خوردند و هی با هم حرف می‌زدند. بهار هم هی گل از گلش می‌شکفت؛ هی لبخند می‌زد؛ هی به چایی‌اش فوت می‌کرد؛ هی مهربان نگاه می‌کرد به من. من هم به اینجایش که می‌رسید، خوشحال می‌شدم؛ پتو را تا چانه‌ام بالا می‌کشیدم و به خواب می‌رفتم...


موزون - 13 (باز هم همان حکایت همیشگی)

گندمی آمد و حیثیّت آدم را برد ...*
*ناصر فیض


همینجوری - 24 (کلید)

آیا همینکه بفهمیم ما،‌ چیزی از خداوند طلبکار نیستیم، خیلی از مشکلاتمان را حل نمی‌کند؟


همه از عشق حرف میزنند - 5 (دل گیر)

از وقتی که نیستی
دلم هزار راه رفته است
بیچاره، مدام با خودش می‌گوید:
«لابد گم شده است.»
از بس که ساده است ...


وقایع اتفاقیه - 14 (بنیانگذار تاریخ)

باشکوه این است که تظاهرات روز قدسی را که در سرتاسر زمین انجام می دهند، امام ما بنیان نهاده.


جمله قصار - 10 (ما و دسته ها)

آدم های دنیای مجازی دو دسته اند: دسته ی اول و دسته ی بیل.
که همین دسته بیل ها هستند که اصولا اعتقادی به تولید محتوا ندارند.


موزون - 12 (دارالایتام)

با رفتنت پدر، همه عالم یتیم شد ...


<   <<   6   7   8   9      >