همینجوری - 25 (بازبینی)
شنبه 90/7/2
جمله قصار - 11 (در باب خلقت پشه!)
چهارشنبه 90/6/23
وقایع اتفاقیه - 15 (کاغذ بی خط)
چهارشنبه 90/6/16
همه از عشق حرف میزنند - 6 (خانه ات آباد، میزبان مهربانیها ...)
چهارشنبه 90/6/16
خونگرم بود. همه، زمستانها هوا که سرد میشد، میرفتیم سراغش...
حتی، خودم دیدهام بهار هم زمستانها میآمد پیش او، با هم مینشستند روبروی شومینه، چایی میخوردند و هی با هم حرف میزدند. بهار هم هی گل از گلش میشکفت؛ هی لبخند میزد؛ هی به چاییاش فوت میکرد؛ هی مهربان نگاه میکرد به من. من هم به اینجایش که میرسید، خوشحال میشدم؛ پتو را تا چانهام بالا میکشیدم و به خواب میرفتم...
موزون - 13 (باز هم همان حکایت همیشگی)
شنبه 90/6/12
همینجوری - 24 (کلید)
چهارشنبه 90/6/9
همه از عشق حرف میزنند - 5 (دل گیر)
یکشنبه 90/6/6
از وقتی که نیستی
دلم هزار راه رفته است
بیچاره، مدام با خودش میگوید:
«لابد گم شده است.»
از بس که ساده است ...
وقایع اتفاقیه - 14 (بنیانگذار تاریخ)
جمعه 90/6/4
جمله قصار - 10 (ما و دسته ها)
چهارشنبه 90/6/2
آدم های دنیای مجازی دو دسته اند: دسته ی اول و دسته ی بیل.
که همین دسته بیل ها هستند که اصولا اعتقادی به تولید محتوا ندارند.
موزون - 12 (دارالایتام)
یکشنبه 90/5/30